داستان اینستاگرام

کوین سیستروم همیشه دلش می‌خواست با مارک زاکربرگ (خالق فیس‌بوک) ملاقات کند با این حال هرگز قصد ترک تحصیل نداشت. او برای اولین بار در سال ۲۰۰۵ با مارک ملاقات کرده بود. این مواجهه در یک مهمانی دوستانه در دانشگاه استنفورد صورت گرفت. در آن زمان مارک به‌تازگی TheFacebook.com را راه‌اندازی کرده بود و در حال تبدیل‌شدن به یکی از نابغه‌های فناوری بود.

او و دوستانش از یک سال قبل، کار با این شبکه اجتماعی را آغاز کرده بودند و به‌تدریج نیز در میان کمپ‌های دانشجویی نیز رواج پیدا می‌کرد. آن موقع دانشجویان از این وب‌سایت برای نوشتن نظرها و حرف‌های روزانه‌شان استفاده می‌کردند. سایت زاکربرگ با پس‌زمینه سفید و کادر آبی‌رنگ، ساده به نظر می‌رسید و بسیار متفاوت از سایر شبکه‌هایی نظیر مای‌اسپیس (MySpace) بود که طراحی‌های شلوغ‌تر و فونت‌های شخصی‌سازی‌شده داشتند.

موفقیت فیس‌بوک به‌قدری با سرعت پیش می‌رفت که مارک دیگر دلیلی برای بازگشت به دانشگاه نداشت. اما کوین سیستروم تازه می‌خواست ایده خود را عملیاتی کند و مسیری که مارک زاکربرگ در پیش گرفته بود را دنبال کند. کتاب داستان اینستاگرام با عنوان اصلی بدون فیلتر داستان خلق اینستاگرم است. داستان شبکه‌ای اجتماعی، که به حدی محبوب شده که اکنون اپلیکیشن آن در موبایل همه ما وجود دارد.